دری گفته بود این کتاب از «مناظر گوناگون» در اداره کتاب بررسی شده است. به نظر می‌رسد این رمان از هیچ‌یک از خط‌قرمزهای نوشته‌شده عبور نکرده است و اداره ممیزی مشغول سپیدخوانی «کلنل» است. معاون فرهنگی پیشین، ضمن تمجید از آن «به لحاظ تصویری و بصری» گفت که تصحیحات رمان شامل «واژه‌ها و ترکیب‌بندی آن» نمی‌شود. «کلنل» از نظر بهمن دری، «قرائت جدیدی از شرایط قبل و بعد از انقلاب با تاثیرگذاری نامطلوب ارائه می‌کند.»‌
او گفته بود: «ما باید با نویسنده بنشینیم و حرف بزنیم.» او گفت: «سر کتاب «جای خالی سلوچ» هم قرار بود ۴۰ دقیقه با ایشان حرف بزنیم که هفت ساعت طول کشید. یادم می‌آید که نظر من را هم پذیرفت و در جایی هم از من تشکر کرد.» هرچند محمود دولت‌‌آبادی، از «پیشنهاد» دری استقبال کرده و گفته بود: «امیدوارم گفت‌وگو با وزارت ارشاد به نتیجه‌ برسد و کتاب به زبان فارسی هم منتشر شود.»
اما کمی بعد در ۱۸ آبان ۹۰ دری موضع دیگری درباره این رمان گرفت و با صراحت بیشتری موضع منفی خود را اعلام کرد و این‌بار به این بهانه که حالا که رمان در خارج منتشر شده نیازی به انتشار نسخه فارسی آن نیست، گفت: «به اعتقاد ما چون کتاب در خارج از ایران منتشر شده است، دیگر ضرورتی ندارد که در ایران هم منتشر شود.»

رمان دولت‌آبادی با نام «زوال کلنل» اولین‌بار مهرماه سال ۸۷ برای دریافت مجوز تحویل اداره کتاب و ممیزی شد و تا‌کنون دو بار اصلاحیه خورده است. بار نخست، دولت‌آبادی که حالا مشهورترین نویسنده زنده ایران محسوب می‌شود، بیش از ۴۰ مورد اصلاحیه مورد نظر ارشاد را اعمال کرده و ناشر، رمان را دوباره به اداره کتاب تحویل داده است. اما متاسفانه این‌بار نیز رمان موفق به دریافت مجوز نشده و یک‌بار دیگر چندین مورد اصلاحیه برای انتشارش اعلام شده است. نکته این‌که به تدریج این کتاب با نام «کلنل» از سوی دولت‌آبادی و رسانه‌ها مطرح می‌شود.
حالا این‌روزها وزارت ارشاد از این‌که «کلنل» در خارج از ایران منتشر شده به نظر سخت برآشفته است، درواقع مسئولان این اداره به سیاق این هشت سال همچنان نیمه ‌خالی لیوان را می‌بینند و استقبال جهانی از این اثر را دستمایه‌ای برای سرزنش و تنبیه این کتاب قرار داده‌اند. به نظر می‌رسد اداره ممیزی از این‌که تیغش در خارج از ایران و بر نسخه‌های ترجمه این اثر به زبان‌های دیگر نخورده است، خوشحال نیست. آنچنان‌که علی اسماعیلی معاون فرهنگی وزیر ارشاد که پس از بهمن دری سر کار آمد، آب پاکی را روی دست علاقه‌مندان به خواندن این رمان ریخت و در گفت‌وگویی با ایسنا صراحتا انتشار این رمان در خارج از کشور را امتیازی منفی شمرده است. او درباره وضعیت انتشار کتاب ۲۶ خرداد ۹۲ به ایسنا گفت: «از سوی بررس‌های اداره کتاب موارد اصلاحی بر این کتاب گرفته شده که باید از سوی نویسنده آن انجام می‌شد و ناشر به عنوان حلقه واسط بین ارشاد و نویسنده باید توجیه منطقی برای مجموعه اداره کتاب ‌می‌آورد، اما این امر صورت نگرفت.» وی افزود: «نه ‌تنها نویسنده یا ناشر این کتاب موارد اصلاحی را لحاظ نکرده، بلکه درباره آن یک تخلف آشکار صورت گرفته و در کشورهای دیگر منتشر شده است، بنابراین با توجه به این موارد، بحث انتشار این کتاب در ‌‌کشور منتفی است و انتشارش دیگر خیلی موضوعیت ندارد، مگر این‌که نویسنده توجیه منطقی بیاورد. بدون اعمال این موارد، این کتاب اجازه انتشار ندارد، چون درباره آن تخلف آشکار صورت گرفته است. درباره دیگر کتاب‌ها‌یی که در اداره کتاب ‌هستند هم نویسنده یا ناشر باید بررسان را متقاعد کنند که منظورشان از بعضی از مواردی که مورد ایراد قرار گرفته، چیست و آن‌ها نیز پس از بررسی و مطابقت با ضوابط نشر، نظر خود را اعلام می‌کنند.» اما به نظر می‌رسد متقاعد کردن بررسان اداره کتاب با قرائت‌های مختلف کار آسانی نیست. محمود دولت‌آبادی در مراسم ترحیم سیمین دانشور دیدار اتفاقی با وزیر ارشاد محمد حسینی داشت و وقتی جویای وضعیت کلنل شده بود وزیر ارشاد گفته بود زیاد در جریان نیست و موضوع را پیگیری می‌کند. کتاب «زوال کلنل» که طی سال‌های ۱۳۶۲ تا ۱۳۶۴ نوشته شده، روایت محمود دولت‌آبادی از انقلاب بهمن ۱۳۵۷ است. سیر داستانی کتاب بر محور زندگی یک سرهنگ بازنشسته ارتش در نظام پیشین پادشاهی و پنج فرزندش دور می‌زند؛ فرزندانی که با آغاز انقلاب، هر یک به خاطر گرایش‌های سیاسی و اجتماعی‌شان با سرنوشت تلخی روبه‌رو می‌شوند. محمود دولت‌آبادی هنوز از انتشار این رمان ناامید نیست. او می‌گوید: «۲۵ سال این کتاب را من نگه داشتم و فکر کردم که دیگر بعد از ۲۵ سال باید این کتاب اجازه انتشار پیدا کند، زیرا کسانی که ممکن است مسئولیتی در آن فضا داشته باشند، اکنون در وضعیت مغلوب قرار گرفته‌اند، ولی به نظر می‌رسد که من اشتباه کردم. هنوز هم برای انتشار این کتاب ناامید نیستم. این کتاب تا حدود یک سال و نیم بدون جواب ماند تا سرانجام با حدود ۶۱ مورد اصلاحات به من برگردانده شد. من روی موارد اصلاحی، به رغم میل خودم و ساختار کتاب و برای این‌که حسن‌نیت خود را نشان داده باشم، مقداری کار کردم ولی نتیجه، باز هم منفی بود زیرا این کتاب را با ۲۱مورد ایراد تازه به من برگرداندند.»
این روزها محمود دولت‌آبادی هنوز امیدوار است شاید با روی کارآمدن دولت منتخب کمی از بار این اعمال نظرهای شخصی کاسته شود و شاید مردم ایران بتوانند تاریخ انقلاب را به روایت نویسنده گران‌سنگ ایرانی بخوانند.

بهار / مد و مه / ششم تیر ماه ۱۳۹۲