خوانش بوردیو در ایران

پیر بوردیو در جهان اغلب به مثابه "جامعه شناس مبارزه" یعنی جامعه شناسی که دخالت در عرصه عمومی همواره در برنامه علمی اش جای داشته است، شناخته می شود، " فیلسوفی که از جامعه شناسی ابزاری برای مبارزه علیه نابرابری های اجتماعی می سازد." (مارین دو تیلی 2011). وارثان (در نقد نظام آموزشی) تمایز (تحلیل مکانیسم های نابرابری اجتماعی)، فقر جهان، (نقد سیاستهای نولیبرال)... آثار شاخص فکری وی در این مبارزه است و فراخوان های حمایت ازاعتصاب گران، سندیکاهای کارگری، بی خانمانان و حضور در تظاهرات خیابانی آنان، مشارکت عملی وی در این مسیر. نقد سلطه در همه اشکالش، شاخص جامعه شناسی بوردیو ست که میراث او را زنده و در عین حال سخت مناقشه آمیز ساخته است.
خوانش ایرانی بوردیو اما به نظر می رسد از طرفی محصور پایان نامه هاست و از سویی مورد پذیرش. مفاهیمش  گاه از فرط تکرار به کلیشه بدل شده اند و در عین حال غایبند. حضور ندارند. به کار نمی ایند. هستند و نیستند. بوردیوی ایرانی مزاحم نیست. حساسیت زا نیست. مخالف ندارد. جامعه شناسی اش یک مبارزه ی رزمی  ...

ادامه نوشته

در ۶۸ ثانیه به آرزوی خود برسید

بسیاری از سخنرانان موفق به خصوص در حوزه قانون جذب نظیر ایسترهیکس نظریه جالبی دارند. آنها می گویند اگر انسان بتواند فقط ۱۸ ثانیه روی چیزی که واقعاً می خواهد تمرکز کند یک زنگ بزرگ در کاینات به صدا در می آید که توجه کل هستی را به سمت این شخص جلب می کند.

اگر این ۱۸ ثانیه بتواند تا ۶۸ ثانیه ادامه یابد دیگر کار تمام است و کل هستی به تکاپو می افتد تا برای فکر متمرکز شده یک راه حل پیدا کند.

اگر آرزوست برآورده اش کند و اگر سوال است برایش جوابی بیابد.

در نگاه اول شاید این عدد ۶۸ ثانیه خیلی کم و ناچیز به نظر برسد.

۶۸ ثانیه یعنی فقط یک دقیقه و هشت ثانیه و بسیاری از افراد می گویند که تمرکز به مدت ۶۸ ثانیه هیچ کاری ندارد!؟

خب آیا شما هم همین طور فکر می کنید؟

بسیار عالی است! امتحان کنید.

خواهید دید که هنوز ۱۸ ثانیه اول رد نشده فکرتان منحرف می شود.

ایده‌ای جدید بلافاصله از اعماق افکارتان ظاهر می شود و نجواگر درونی تان به سخن در می آْید که جدی نگیر و دست از این بازی ها بردار و به مسایل مهم تر زندگی بپرداز و …

ما عادت کرده ایم و در حقیقت عادت داده شده ایم که بدون فکر و بر اساس عادت زندگی کنیم.

ما صبح از خواب بر می خیزیم بدون این که فقط ۶۸ ثانیه برای کارهای روزانه وقت بگذاریم شروع می کنیم به خوردن صبحانه و سر کار رفتن.

بدون اینکه ۶۸ ثانیه مستمر ناقابل برای ارزیابی کارهایمان وقت بگذاریم اسب سرکش ذهن را به این سو و آن سو می تازانیم تا ظهر شود و ناهاری بخوریم و استراحتی و بعد دوباره کار و سپس شب و دور هم جمع شدن و تلویزیون دیدن و بعد خوابیدن.

هر ساعت ۶۰ دقیقه است و شبانه روز شامل هزار و چهارصد و چهل دقیقه است اما ما خیلی مواقع در این ۱۴۴۰ دقیقه شبانه روزمان نمی توانیم ۶۸ ثانیه روی یک موضوع خاص فکرمان را متمرکز کنیم!!

به راستی این فکر پر جست و خیز که نمی تواند ۶۸ ثانیه آرام بگیرد به چه دردی می خورد؟!

فکر پریشان و ناآرام چیزی جز بی قراری و آشفتگی به همراه ندارد.

پیر و جوان و زن و مرد هم نمی شناسد.

فکری که نتواند آرام گیرد و چند لحظه ای روی موضوعی که صاحب فکر صلاح می داند متمرکز شود، مطمئناً به هنگام نیاز و بحران که تمرکز بیشتر لازم است، کارآیی ندارد و فلج می شود.

باید همین الان هر کاری که داریم زمین بگذاریم و به سراغ ذهن ناآرام خود برویم و ۶۸ ثانیه آن را مهار کنیم.

۶۸ ثانیه به شرایطی که الان در آن قرار داریم بیندیشیم.

۶۸ ثانیه بعد به این که واقعا در زندگی چه می خواهیم فکر کنیم.

۶۸ ثانیه بعد به خوشبختی های خودمان بیندیشیم و ۶۸ ثانیه دیگر به این فکر کنیم که چقدر آرام می شویم وقتی روی مسائل زندگی خودمان با آرامش فکر می کنیم.

کاینات بیرون از بدن ما گوش به فرمان ماست تا هر چه را می خواهیم به او ابلاغ کنیم.

اما به یک شرط و آن این است که موقع دستور دادن این طرف و آن طرف نپریم.

۶۸ ثانیه یک جا بایستیم و صریح و شفاف بگوییم چه می خواهیم.

آن وقت می بینی که می توانی …

منبع : زن روز

درباره صادق هدایت

همه از مرگ میترسند من از زندگی سمج خودم!

«من همان قدر از شرح حال خودم شرَم می‌کنم که در مقابل تبلیغات امریکایی مآبانه. آیا دانستن تاریخ تولدم به درد چه کسی می‌خورد؟ اگر برای استخراج زایچه‌ام است، این مطلب فقط باید طرف توجّه خودم باشد. گرچه از شما چه پنهان، بارها از منجّمین مشورت کرده‌ام اما پیش بینی آن‌ها هیچ وقت حقیقت نداشته. اگر برای علاقهٔ خوانندگانست؛ باید اول مراجعه به آراء عمومی آن‌ها کرد چون اگر خودم پیش‌دستی بکنم مثل این است که برای جزئیات احمقانهٔ زندگیم قدر و قیمتی قائل شده باشم بعلاوه خیلی از جزئیات است که همیشه انسان سعی می‌کند از دریچهٔ چشم دیگران خودش را قضاوت بکند و ازین جهت مراجعه به عقیدهٔ خود آن‌ها مناسب تر خواهد بود مثلاً اندازهٔ اندامم را  ...

ادامه نوشته

عطرهای روز در این ماه

عمر رفته تا نود و یک نفس ..

نود و یک سال خوب... 

نسل ما (یعنی نسلی که حالا ۳۰ سالش است)، اکنون در سالی قرار دارد که جهان با نگرشی خصومت آلود چشم در چشمش ایستاده است ...

بدنیا آمدیم جنگ شد، به مدرسه رفتیم بمباران شد، هنوز تاریکی پناهگاه مدرسه رازی (تهران-ولیعصر) از یادمان پاک نشده بود که رسیدیم به راهنمایی، کشور در تب بازسازی پس از جنگ بود ما هم سوختیم در این تب، به نقاهت رسیدیم وارد دبیرستان شدیم و حال درک عمیقی از عقب ماندگی اجتماعی گریبانمان را گرفت و هنوز هم رها نکرده،نسل دن کیشوت ها، نسلی که از وقایع اجتماعی تنها قدرت درک کمی دارد،، چه بر سرش آمده؟ آیا خوشبخت است ؟؟ گاهی میفهمد که نیست اما گاه دگر چی ؟؟؟

رستنی ها کم نیست من و تو کم بودیم ! خشک و پژمرده تا روی زمین خم بودیم ! خم هستیم !

بگذریم درد دل زیاد است و مقال کم ... امید است (خدا را شکر که این امید هست) در این سال آنچه ندیده ایم ببینیم و آنچه استحقاقش را داریم بیابیم ... یا حق

علیرضا شاپور شهبازی

علیرضا شاپور شهبازی (متولد ۳ شهریور ۱۳۲۱ شیراز، درگذشته ۲۵ تیر ۱۳۸۵) باستانشناس و متخصص در باستان‌شناسی دوران هخامنشی، استاد دانشگاه شیراز و بنیانگذار انستیتو مطالعات هخامنشی در سال ۱۳۵۲ بود. او تحصیلات آکادمیک خود را با دریافت کارشناسی تاریخ از دانشگاه شیراز در سال ۱۹۶۳ آغاز کرد. پس از آن به انگلستان رفت و در دانشگاه لندن در رشتهٔ مطالعات غرب و آسیا مدرک کارشناسی ارشد و در رشتهٔ باستان‌شناسی دکترا دریافت نمود. در سال ۱۹۸۸ نیز مدرک پسادکترای خود را در رشتهٔ تاریخ‌شناسی ایران از دانشگاه گوتینگن دریافت نمود .

او در سال ۱۹۷۳ مرکز مطالعات هخامنشی را در پرسپولیس راه‌اندازی کرد و تا سال ۱۹۷۸ در این مرکز مشغول به کار بود. در بین این سال‌ها و پس از آن او استاد دانشگاه‌های تهران، هاروارد، کلمبیا، گوتینگن و اورگن شرقی بود. او در این دانشگاه‌ها تاریخ هنر، تاریخ‌نگاری، تاریخ باستان، زنان جهان کلاسیک و تاریخ خاورمیانه را تدریس می‌کرد.


او یکی از فعال‌ترین استادان در زمینهٔ تاریخ پیش از اسلام ایران بود و کتاب‌ها و مقاله‌هایی زیادی در این زمینه به رشتهٔ تحریر درآورده بود. از وی ۱۸۰ مقاله و ۱۸ کتاب به جا مانده‌است. مقاله‌های بسیاری از وی در دانشنامهٔ ایرانیکا قرار گرفته‌اند. [۲] از کتاب‌های او به کتاب «کورش کبیر» که برندهٔ جایزهٔ کتاب سال شد؛ کتاب «پرسپولیس» (۱۹۷۶) که به فرانسه و آلمانی ترجمه شده‌ و «فردوسی؛ یک بیوگرافی انتقادی» (۱۹۹۱) که توسط دانشگاه هاروارد منتشر شده‌است، می‌توان اشاره کرد. آخرین کتاب منتشر شده او نیز «راهنمای مستند تخت جمشید» به دو زبان انگلیسی و فارسی است. او در سال‌های پایانی به عنوان میهمان در برنامهٔ‌های مستند بی‌بی‌سی و دیسکاوری شرکت می‌کرد.