آنگاه بانوي پر غرور عشق خود را ديدم

در آستانه پر نيلوفر،

كه به آسمان باراني مي انديشيد

 

و آنگاه بانوي پر غرور عشق خود را ديدم

در آستانه پر نيلوفر باران،

كه پيرهنش دستخوش بادي شوخ بود

 

و آنگاه بانوي پر غرور باران را

در آستانه نيلوفرها،

كه از سفر دشوار آسمان باز مي آمد